اغلب مشکلات خانوادگی از پیامدهای شکسته شدن اقتدار مرد است.
 
زن‌ها اغلب از قبول مسئولیت‌های سخت هراس دارند. دنبال یکی هستند که پشت‌شان به او گرم باشد و خیال‌شان را راحت کند. برعکس مردها دنبال کسی هستند که به آن‌ها تکیه کند، کسی که پشت و پناهش باشند. برایش امنیت و آرامش ایجاد کنند و مسئولیت زندگی‌اش را به عهده بگیرند. این خصوصیت خاص که زن‌ها به دنبال آن هستند و مردها عاشق ارائه دادن آن، کیمیایی به نام اقتدار است.

تعداد کلمات: 2000/تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه


کیمیایی به نام اقتدار

زن‌ها همیشه دنبال یک تکیه‌گاه هستند. کسی که پشت و پناهشان باشد. کسی که با بودنش احساس امنیت و آرامش کنند. زن‌ها اغلب از قبول مسئولیت‌های سخت هراس دارند. دنبال یکی هستند که پشت‌شان به او گرم باشد و خیال‌شان را راحت کند. برعکس مردها دنبال کسی هستند که به آن‌ها تکیه کند، کسی که پشت و پناهش باشند. برایش امنیت و آرامش ایجاد کنند و مسئولیت زندگی‌اش را به عهده بگیرند. این خصوصیت خاص که زن‌ها به دنبال آن هستند و مردها عاشق ارائه دادن آن، کیمیایی به نام اقتدار است. ساختار روانی مرد بر پایه اقتدار بنا شده و مهم‌ترین بخش روان او را تشکیل می‌دهد.
اقتدار مردها همین حس تکیه‌گاه و حامی بودن است که دارند. زن در این رابطه مثل گل نیلوفری می‌ماند که به یک چوب تکیه می‌دهد، رشد می‌کند و بالا می‌رود. کم‌کم به جایی می‌رسد که شکوفا شده و تمام فضا را می‌گیرد. حتی خود تکیه‌گاه را هم تسخیر می‌کند. اگر اساس خانواده‌ای بر پایه اقتدار بود، زن آن گل نیلوفر است و مرد تکیه‌گاه او. هر دو از نقش خود در این رابطه راضی‌اند و موجب رشد هر دوشان است. اما اگر رابطه زن با مرد به گونه‌ای باشد که اقتدار مرد را زیر سؤال ببرد یا به آن خدشه‌ای وارد کند زندگی دچار مشکل می‌شود. اغلب مشکلات خانوادگی مثل خیانت، پرخاشگری، استبداد رای یا بی‌محبتی از پیامدهای شکسته شدن اقتدار مرد است. و زندگی عاشقانه‌ای که در آن مرد، تمام تلاشش را برای برآوردن نیازهای همسرش می‌کند بر پایه روابطی است که در آن زن، هوشمندانه در راستای تایید و تقویت اقتدار شوهرش می‌کوشد.
با مطالعه دقیق این بخش، سعی کنید تا جای ممکن از عواملی که اقتدار را می‌شکنند پرهیز کرده و تقویت‌کننده‌های اقتدار را زیاد کنید. به کارگیری مداوم توصیه‌های این بخش می‌تواند، از رابطه‌ای که در آستانه فروپاشیدن است، ارتباطی پرمحبت و مثال زدنی بسازد و اخلاق و روحیه شوهر شما را به طرز محسوسی تغییر دهد!
 

رفتارهای تقویت‌کننده اقتدار


اول: پذیرش

یک مرد نیاز دارد همان‌گونه که هست، پذیرفته شود. دقیقاً همان‌طوری که هست. با تمام نقاط ضعف و قدرتش. این پذیرش کامل و همه جانبه، او را متقاعد می‌کند که شما واقعاً دوستش دارید.
اغلب زنان در انتظار روزی هستند که شوهرشان آن چیزی شود که آن‌ها می‌خواهند و در آن صورت او را بدون شک خواهند پذیرفت. در حالی که یک مرد می‌خواهد همان‌طور که امروز هست، او را بپذیرید. و اگر احساس کند باید تغییر کند تا همسرش او را بپذیرد در مقابل این تغییر، مقاومت می‌کند. سعی کنید توجه‌تان را بر ویژگی‌های مثبت همسرتان معطوف کنید تا نقاط ضعفش. از تلاش برای تغییر او خودداری کنید و با رفتار و گفتارتان به او یادآوری کنید: همان‌طور که اکنون هستی، مرد ایده‌آل و قهرمان زندگی من است.
 

تمرین کنیم:

تصمیم بگیرید برای مدت زمان مشخصی، مثلاً دو هفته یا یک ماه، هیچ کدام از ایرادهای رفتار شوهرتان را بازگو نکنید و درصدد تغییر دادنش نباشید. در این دوره با او مانند یک انسان بی‌عیب و نقص و یک همسر ایده‌آل رفتار کنید. بد از این مدت زمان تفاوت رفتارهای او را برای خود یادداشت کنید و اگر رضایت‌بخش بود آن را تمدید کنید.
 

دوم: تحسین

یکی از نیازهای اولیه مردان تشویق و تحسین همسرشان است. تحسین کردن، بسیار به مرد اقتدار می‌دهد و او را راضی می‌کند. شاید برای شما هم پیش آمده است که وقتی به شوهرتان می‌گویید چقدر دوستش دارید، او به اندازه کافی احساساتی نمی‌شود اما اگر به او بگویید «من به تو افتخار می‌کنم» بسیار ذوق‌زده می‌شود. اغلب مردان در موقعیتی بزرگ می‌شوند که همیشه از آن‌ها توقع می‌رود، همه چیز را بدانند و درست انجام دهند، به همین خاطر آن‌ها نیاز به تشویق و تحسین فراوانی دارند. اهمیت این موضوع خیلی بیشتر از آن است که بتوانید تصور کنید. ممکن است شوهرتان از شما نخواهد این کار را بکنید، حتی ممکن است انکار کند که به این مسأله نیازمند است یا وقتی او را تحسین می‌کنید تظاهر کند که لذت نمی‌برد. اما شما باور نکنید و گول اعتماد به نفس او را نخورید. مطمئن باشید در هر حالتی، او تشنه تعریف و تمجیدهای شماست و شما همان کسی هستید که شوهرتان نیاز دارد احساس کند که در نظرتان فرد خاصی است و جایگاه ویژه‌ای دارد.

تحسین شما می‌تواند ویژگی‌های اخلاقی، موقعیت‌های کاری و حتی ویژگی‌های فیزیولوژیکی او را در بر گیرد. خانم مارابل مورگان در کتاب «زن کامل» درباره اثرات تحسین، این ماجرا را نقل می‌کند:
«روزی زنی در حالی که شوهرش سرگرم خواندن روزنامه بود، کنارش روی یک مبل راحتی نشست و شروع به نوازش بازوی او کرد. بعد از مدتی بازویش را فشار داد. شوهرش ناخودآگاه عضلات دستش را سفت کرد و زنش به او گفت: آه، من تا حالا نمی‌دانستم که عضلات تو این قدر قوی است! شوهرش روزنامه را کنار گذاشت و به همسرش نگاه کرد و پرسید: دیگر چه؟ او واقعاً در انتظار تحسین بود و می‌خواست چیزهای بیشتری بشنود. پس از سپری شدن دو شب دیگر، زن دید که شوهرش هنگام شام در منزل نیست. او به گاراژ رفته بود و با وزنه‌ها تمرین می‌کرد. می‌خواست عضلات قوی‌تری داشته باشد تا همسرش بیشتر او را تحسین کند
یک زن با تدبیر، می‌تواند با جملات تمجیدآور در حالی که با نهایت لطف و محبت بیان کند، شخصیت و احساس شوهرش را کاملاً عوض کند و از او مردی با لیاقت و با کفایت بسازد.


 

تمرین کنیم:

1 ـ از امروز سعی کنید شوهرتان را به چشم دیگری نگاه کنید و درصدد یافتن تحسین‌های تازه برآیید. برای پیدا کردن ویژگی‌های مثبت او می‌توانید به روزهای اول ازدواج‌تان برگردید. چه چیزهایی او را در نظر شما، منحصر به فرد می‌کرد؟
2 ـ گاهی اوقات از اندام شوهرتان تعریف کنید. می‌توانید درباره بلندی قدش، یا بازوهای عضلانی‌اش صحبت کنید یا هر چیز دیگری که به فکر خودتان می‌رسد. این پیشنهاد را امتحان کنید و از نتایج جالبش حیرت‌زده شوید!
 

سوم: احترام

گاهی اوقات بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک به خاطر عادی شدن یا به بهانه صمیمیت حریم‌های ادب و احترام بین زن و شوهر کم‌رنگ می‌شود. بی‌احترامی قاتل صمیمیت است و به اقتدار مرد لطمه بزرگی می‌زند. برای مرد خیلی مهم است که نزد خانواده‌اش محترم باشد و این احترام ابداً تضادی با صمیمیت ندارد.
 

تمرین کنیم:

1 ـ هنگام وارد شدن به هر مکانی شوهرتان را مقدم بدارید. این کار، علاوه بر حفظ احترام، محبت شما را هم در دل همسرتان خیلی زیاد می‌کند.
2 ـ وقتی مهمان دارید به همان اندازه که به پذیرایی از آن‌ها اهمیت می‌دهید و حتی بیشتر از آن‌ها، از همسرتان پذیرایی کنید.
3 ـ هر روز همسرتان را بدرقه کرده و هنگام برگشت به پیشواز او بروید. وقتی وارد خانه می‌شود همه کارهایتان را رها کنید و دقایقی را به او بپردازید.
4 ـ همیشه چه با گفتار و چه به صورت عملی، احترام به پدر را به فرزندانتان بیاموزید و شخصیت او را در نظرشان بزرگ جلوه دهید.


چهارم: اعتماد و تایید

مرد دوست دارد به عنوان یک قهرمان قلمداد شود. این کار به او نیروی خاصی می‌بخشد. او باید احساس کند دارای توانایی‌های زیاد و لیاقت بالایی است و کسی که قادر است این حس را به او منتقل کند همسر اوست. ممکن است گاهی اوقات با خود فکر کنید شوهرتان در انجام وظایفش کوتاهی می‌کند و به اندازه کافی برای شما و زندگی‌تان وقت و انرژی نمی‌گذارد. در حالی که این‌گونه نیست. واقعیت این است که او نیروی لازم را از سوی شما دریافت نمی‌کند.
اعتماد و تایید شما نیروی محرک شوهرتان برای توجه به شما و امور زندگی است. وقتی به یک مرد اعتماد کافی ندارید و از او درخواست کمک می‌کنید، درست مثل این است که قبل از در اختیار قرار دادن فرصت، امکان انجام کاری را از او بگیرید.

زمانی که شوهرتان احساس کند قابل اعتماد نیست، از انجام کارها سر باز زده و کناره‌گیری می‌کند. مردهایی هستند که با وجود این که در محیط زندگی بسیار خسته و دل‌زده به نظر می‌آیند، در محیط کاری یا هنگام کمک به دیگران شاد و پرانرژی هستند. دلیلش هم این است که در آن‌جا حس اعتماد را دریافت می‌کنند. دقیقاً به همین دلیل است که در اوایل ازدواج مردها بیشتر به همسرشان توجه می‌کنند، چون در آن زمان هنوز حس بی‌اعتمادی بر روابط، سایه نیفکنده و زن، شوهرش را فردی کامل می‌داند. انتقال خودآگاه و ناخودآگاه حس اعتماد به مرد، او را به سوی همسرش جذب می‌کند. و سبب می‌شود تمام تلاشش را برای تأمین نیازهای همسرش به کار ببندد.
روانشناسی، این موضوع را این ‌گونه توضیح می‌دهد: «مرد بیش از هر چیز دیگری نیاز به تأیید شدن دارد. مردها می‌توانند در بازداشتگاه‌های اسرای جنگی شلاق‌ها را تحمل کنند اما نمی‌توانند جریحه‌دار شدن غرورشان را تاب بیاورند. برای آن‌ها تأیید شدن از سوی همسرشان در حکم دریافت اکسیژن است و اگر این تایید صورت نگیرد احساس مردانه خود را از دست می‌دهند
 

تمرین کنیم:

سعی کنید بیشتر از قبل در صحبت‌هایتان از اصطلاحات: «من تو را قبول دارم»، «به تو اعتماد دارم»، «از تو مطمئنم»، «با وجودت خیالم راحته» و امثال این‌ها استفاده کنید.
 

پنجم: اطاعت

خانواده‌ هم مثل هر اجتماع دیگری نیاز به «مدیر» دارد، کسی که تصمیم نهایی را بگیرد و مسئولیت اصلی بر دوش او باشد. ویژگی‌های متفاوت زن و مرد سبب می‌شود این مسئولیت با خصوصیات مردها سازگارتر باشد. اگر در خانواده‌ای این ترتیب طبیعی معکوس شود، اولین کسی که از این نظام جدید به تنگ می‌آید و ضربه می‌خورد، اتفاقاً زن خانواده است. زیرا به گفته اکثر روانشناسان زن‌ها علاقه‌مندند، تحت نظر شخص دیگری کار کنند و از مرئوس بودن بیشتر خوششان می‌آید. برای زن پذیرفتن مسئولیت، دشوار است و ذهنش را به شدت درگیر می‌کند. تبعات ناشی از نتیجه تصمیمات، بر روان زن اثرات منفی می‌گذارد.
به خاطر همه این دلایل، آرامش زن و آرامش خانواده در این است که زن‌ها تصمیم نهایی و مدیریت زندگی را به مرد واگذار کرده و خودشان معاون و مشاور او باشند. و بدیهی است که از ضروریات واگذاری مسئولیت اطاعت است چون لازمه موفقیت در هر برنامه‌ای این است که تصمیم نهایی را یک فرد بگیرد و سایرین حتی با وجود اختلاف نظر، بعد از قطعی شدن تصمیم مطیع او باشند. اگر این طور نباشد، هیچ تلاشی به ثمر نخواهد رسید و تشتت آرا همه را از پیشرفت باز می‌دارد.
به همین خاطر اگر زن از شوهرش حرف‌شنوی نداشته باشد و به عبارت دیگر مطیع او نباشد، به بنیاد خانواده لطمه سنگینی می‌خورد و اقتدار مرد در هم می‌شکند.
از نتیجه‌های شیرین اطاعت: افزایش محبوبیت زن در دل همسرش، اطاعت متقابل، آرامش در روح و روان زن و مرد و محیط خانه و همین‌طور تقویت روحیه حمایت در مرد است. چیزی که از نیازهای اصلی عاطفی زنان است.


 

تمرین کنیم:

1 ـ اگر شوهرتان از شما درخواستی دارد می‌توانید خیلی زیبا پاسخ بدهید «به روی چشم» یا اگر درباره موضوعی نظر نهایی‌اش را ابراز می‌کند بگویید: «هر چی تو بگی». این عبارت و امثال آن به هیچ وجه تملق یا مبالغه نیست فقط این حس خوب را به همسرتان منتقل می‌کند که مسئولیت خانواده‌ای را بر عهده دارد که اعضایش مطیع او هستند و سبب می‌شود برای گرفتن تصمیمات درست‌تر و جلب رضایت این اعضا تلاش بیشتری بکند.
2 ـ اگر در موضوعی با شوهرتان اختلاف نظر دارید آن را به گونه‌ای خوب و دلنشین مطرح کنید و بخواهید بیشتر درباره‌اش فکر کند. اما اگر نپذیرفت و سر حرفش ماند دیگر پافشاری نکنید. بلکه بدون چون و چرا با خوش‌رویی بپذیرید و مطمئن باشید به خاطر این شوهرداری زیبا، خداوند خیر شما را در همان راه قرار می‌دهد.

 

ششم: قدردانی

همه انسان‌ها نیاز دارند در مقابل خدماتی که ارائه می‌دهند از آن‌ها قدردانی شود، اما در این زمینه مردان بسیار آسیب‌پذیر تر از زنان هستند. اگر تلاش‌های مرد نادیده گرفته شود، او احساس و انگیزه خود را از دست داده و حالت انفعالی پیدا می‌کند. ضعیف و وابسته شده و از انجام هر کاری سر باز می‌زند. در حالی که اگر زنی از مردش قدردانی کند، او از این عمل انرژی مضاعفی گرفته و توانایی‌هایش افزایش می‌یابد. همچنین برای تغییر در جهت مثبت نیرو پیدا می‌کند. او می‌خواهد تمام مشکلات را از میان بردارد تا لبخند رضایت هم چنان بر لبان همسرش بدرخشد.
 

تمرین کنیم:

سعی کنید میزان قدردانی‌هایتان را چند برابر کنید. برای هر کار کوچکی از شوهرتان تشکر کنید: برای کمک در پهن کردن سفره، برای نگهداری از بچه، برای پرسیدن احوال مادرتان، برای خریدهای روزانه، برای سر وقت آمدن و... حتی برای چیزهای عادی که هر روز اتفاق می‌افتد و بخشی از وظایفش است: این که مایحتاج خانه را فراهم می‌کند، اینکه مراقب شماست، اینکه مسئولیت‌های زندگی بر عهده اوست، اینکه سر کار می‌رود و حتی برای بودنش از او تشکر کنید!
 
ادامه دارد...
 
برگرفته از کتاب (زنی که باید باشم)